اگه یبار نگام کنی یبار بشی هم صحبتم
اون وقت برات میگم من از درد و غمی که میکشم
اگه یبار بیایی پیشم باهام بشی یه مهربون
سر روی شوننت بزارم گریه کنم تا آسمون
اگه یبار دستای مهربونت و به گردنم حلقه کنی
دیگه از خدا چیزی نمی خوام اگه یبار صدام کنی
اگه یبار، اگه یبار، چقدر اگه دارم برات
کاشکی یبار بیایی پیشم تا که بگم قصه برات
قصه ی فرهاد و شیرین قصه ی عشق لیلی و
دختر شاه پریون، یا که جنون مجنون و